من وتوپرشین
من وتوپرشین
آنچه شما خواسته اید دراين سايت

امشب دوباره سیگار، سیگار، سیگار می کشم

رخ عشق با این حلقه های دوار، دوار، می کشم

با دود حلقه،حلقه می زنم

با این حلقه ها خویشتن را به دار می کشم

.

.

.

چیزی شبیه معجزه است وقتی هر شب به خیر می گذرد

بی آنکه کسی به تو بگوید شب بخیر !!

.

.

.

عشق محکومی است که محاکمه نمی شود

دیوانه ایست که معالجه نمی شود

بیگانه ایست که شناخته نمی شود

سکوتی است که شکسته نمی شود

وفریادی ایست که ارام نمی شود

.

.

.

به کسی اعتماد کن که بتواند سه چیز تو را تشخیص دهد

اندوه پنهان شده در لبخندت را،

عشق نهان در عصبانیتت را ،

و معنای حقیقی سکوتت را

.

.

.

من که خدا نیستم بگم ؛ صد بار اگه توبه شکستی باز آی … !

رفتی ؛ … ” به سلامت

.

.

.

عشق فرآیندی است که در طی آن

من به تو کمک کنم تا به خود واقعی ات نزدیک تر بشوی، نه آن چه من می خواهم

(
دوسنت اگزوپری)

من ، تو ; ما

 
یادت هست ؟

تمام شد

حالا : تو ، او ; شما

من هم به سلامت . . .

.

.

.

ای صبا گر بگذری از کوی مهرافشان دوست / دوست ما را گو سلامی ، دل همیشه تنگ اوست .

.

.

.

دلبرا در دل سنگ تو وفا نیست چرا ؟ / کافران را دل نرم است و تو را نیست چرا ؟

هر که قتلی بکند، کشته بهایی بدهد / تو مرا کشتی و امید بها نیست چرا ؟

.

.

.

کاش میشد در میان اطلسیها خانه کرد / کاش میشد با نگاه بی کسی کاشانه کرد

باد و باران را میان دام کرد و دم نزد / کاش میشد با صدایی عاشقانه ناله کرد . . .

.

.

.

پیراهن خیس ابر تن پوش من است

صد باغ تبر خورده در آغوش من است

این زندگی کبود این تلخ بنفش

زخمی است که سالهاست بر دوش من است . . .

.

.

.

بخار شیشه ایم ، نازمون کنی اشکمون در میاد چه برسه فراموشمون کنی !

.

.

.

تو صادقانه گفتی در خانه قلبت هیچ جایی برای من نیست

من بر قلب سنگی ات بوسه می زنم ، که با من صادق بود . . .

.

.

.

دلامون بزرگه تنگش نکنیم ، زندگی آسونه سختش نکنیم ، رفاقت قشنگه ترکش نکنیم!

.

.

.

ای مثل غرور ساده ی آیینه فاش

کاری نکنی شکستگی آید و کاش

دیدار تو با آیینه حرفی دارد

هم با همه باش و هم جدا از همه باش

.

.

.

ساده بودم که تورا ساده تصور کردم / بعد لبخند تو با گریه تبسم کردم

آشنا با همه ی پنجره های شهرم / چون تورا پشت همین پنجره ها گم کردم

.

.

.

سردم شده است و از درون می سوزم

حالا شده کار هر شب و هر روزم

تو شعر مرا بپوش سرما نخوری

من دکمه ی این قافیه را می دوزم !

.

.

.

به یاد” هم بودن ، قشنگترین هدیه ایست که نیاز به “با هم” بودن ندارد . . .

.

.

.

می پوشانم دلتنگی ام را با بستری از کلمات ، اما باز کسی در دلم “تو” را صدا می زند . . .

.

.

.

منم دلتنگ رویت / دلم آید به سویت

چه کردی با دل من / که کرده آرزویت . . .

.

.

.

دوست مزرعه ی سرسبزی است که با امید و عشق

در آن بذر می افشانی و با سپاس آن را درو میکنی . . .

.

.

.

مرنج از من ، که دل را نباشد طالقت رنجت / به دنیایی نمی بخشم صفای قلب یکرنگت . . .

.

.

.

امشب ز غمت میان خون خواهم خفت

وزبسترِ عافیت برون خواهم خفت

باور نکنی خیال خود را بفرست

تا در نگرد که بی تو چون خواهم خفت . . .

.

.

.

ای کـــاش دلـــم اســیـــر و بــیـمار نبود

در بـــنـــد نــــگاه او گــــرفــتــار نــبـود

من عاشق واو زعشق من بی خـبر است

ای کــاش دل و دلــبــــر و دلـــدار نـبود

سجده بر سجاده عشاق چون کردی سحر

جان مولا زیر لب نامم را ببر . . .

.

.

.

کوه نیستی ، اما

صدایت که می زنم

شعر و شور و عشق

به من باز می گردد . . .

.

.

.

کَس نمیداند در این بحر عمیق / سنگ ریزه قیمت دارد یا عقیق

من همین دانم که در این روزگار / هیچ چیز ارزش ندارد جز رفیق . . .

.

.

.

آن را که جفا جوست نمی با ید خواست

سنگین دل و بد خوست نمی باید خواست

مارا ز تو غیر از تو تمنایی نیست

از دوست به جز دوستی نمی باید خواست . . .

.

.

.

دوستت دارم پریشان‌، شانه می‌خواهی چه کار؟

دام بگذاری اسیرم‌، دانه می‌خواهی چه کار؟

شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن‌

گریه کن پس شانه ی مردانه می خواهی چه کار؟

.

.

.

میان باز ها یک باز تنهاست / در اوج قله بی آواز تنهاست

کبوتر با کبوتر هم غریبست / “کبوتر با کبوتر، باز تنهاست”  . . .

.

.

.

صفای باطنت را دوست دارم / کلام و ظاهرت را دوست دارم

تو گرچه دوری از من ای عزیزم / وفای حاضرت را دوست دارم . . .

.

.

.

آرزویم برایت این است :

در میان مردمی که می دوند برای زنده بودن ، آرام قدم برداری برای زندگی کردن . . .

.

.

.

قلب پر از سکوتم دلتنگه از جدایی / بی تو ببین چه سرده تابستون و تنهایی . . .

.

.

.

از حساب و کتاب بازار عشق هیچگاه سر در نیاوردم !

و هنوز نمی دانم چگونه می شود هربار که

تو بی دلیل ترکم می کنی من بدهکارت می شوم . . . ؟

.

.

.

فروغ ساحل شب های من باش / طلوع طالع فردای من باش

در این فصل خزان زندگانی / امید این دل تنهای من باش . . .

.

.

.

 
زبانت کوک نمی شود !

به آنچه

گوش من ، محتاج شنیدنــش است . . . !

.

.

.

عاشقان شمعند و ما پروانه ایم/ بی دلان گنجند و ما ویرانه ایم


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

ارسال در تاريخ سه شنبه 26 مهر 1390برچسب:اس ام اس عاشقانه,پیامک جدید, توسط محمدصیرفی